کد مطلب:270700 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:212

وصیت امام به کمیل
این حكمت، تعلیمی از معلمی ربانی به متعلمی در سبیل نجات، یعنی «كمیل بن زیاد نخعی» است. آن گاه كه علی (علیه السلام) دست او را گرفته و به صحرا می برد تا دور از نگاه نااهلان و چشم های نامحرمان، او را مَحرم اسرار گرداند، و در سینه او برای نسل هایی كه می آیند، گنج هایی ذخیره نماید. نسل هایی كه حتی راه به صحرا ندارند، زیرا زمین از نكبت غربیان پر است. و ستاره های شاهدِ گفتار علی (علیه السلام) در دل شب را، ابرهای سیاه ظلمتِ برخاسته از سوختن انسان ها در بن بست ایسم ها و آتش فتنه ها، و دود بركشیده از در خانه دختر رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)، پوشانده است.

مخاطب این حكمت، نسلی است كه تنها همین سیاهی قلم بر سفیدی ورق را دارد، كه از سینه كمیل ها تراویده و بر صفحه اوراق و كاغذها نقش بسته است.

همین آینده تاریك است كه علی (علیه السلام) را وامی دارد تا حسرتش را با آه و نفس طولانی ظاهر كند، و به كمیل تأكید كند:

«فاحفظ ما اقول لك»

«بر آن چه به تو می گویم، حافظ باش وآن را پاس بدار».

قلب تو و قلب هر انسانی، ظرفی است كه حقایقی را در خود جمع می كند و اسراری را ضبط می نماید. و بهترین ظرف ها، وسیع ترین و باظرفیت ترین آن ها است. قلبی كه بتواند حقایق بیش تری را در خود جای دهد، و اسرار زیادتری را در خود نگه دارد، و آن چنان بی ظرفیت نباشد كه به تلنگری آن را بیرون بریزد، و به اندك فشاری بشكند و با حادثه كوچكی وارونه شود.

آن چه می تواند به قلب ظرفیت بخشد و آن را وسعت دهد، علم و معرفت و حكمت است. حضرت در حكمت 205 به این نكته توجه می دهد و می فرماید:

«كل وعاء یضیق بما جعل فیه الا وعاء العلم فانه یتسع به».

«هر ظرفی با پر شدن از مظروف، بی ظرفیت می شود و دچار فشار و تنگی می شود و چیز دیگری را در خود راه نمی دهد، جز ظرف علم، كه با آن به وسعت می رسد و پر شدن از علم او را به وسعت بیشتری راه می برد».